بدون عنوان
سلام دخمل کوچولو مامانی خوبی؟
امشب خیلی بی تابی کردی لثه هات خیلی درد داشت ساعت 12 بود بردمت بیرون شاید بهتر بشی اون موقعه اروم شدی من اشک می ریختم و واست دعا می کردم تو هم با اون چشای نازت به من نگاه می کردی و می گفتی اوم د
آخه امشب شب لیله الرقائبه یعنی شب آرزوهها.
از خدا خواستم من و بابایی رو هیچ وقت از تو نگیره در کنارت باشیم و هیچ وقت تنهات نزاریم. دعا کردم همیشه سالم و شاد باشی خوشبخت و عاقبت بخیر .انشاءالله مامانی به تموم آرزوه های خوبت برسی
هلیا جووووووووووووون خیلللللللللللللللللیییییی دووووووووسسسسسسسسسسسسسسسست دارررررررررررررررررم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی