بدون عنوان
تولد فردین نا گهان طوفانی سخت و بی رحم به باغ زندگیمون حجوم اورد گلی تنها رو دید که باغبون غافل از اون بود نا گهان اونو در اغوش گرفت و با لذت پرپر کرد ،نفسی کشیدو جانی دیگر گرفت .به اطرافش نگاهی انداخت اون طرفتر متوجه دو گل دیگر شد به سراغشون شتافت و در آغوششون گرفت نا گهان باغبون مهربون اونا رو نجات داد امروز در سوک عزیزمون نشستیم تا شمع های چهار سالگیشو برای همیشه فوت کنیم،فوت کنیم و به خودمون قول بدیم که هیچ وقت گلهای زندگیمونو تنها نزاریم و مسولیت انها رو به باغبون دیگه ندیم که ناگهان ............... ...